این همه مطلب در زندوی خواتده اید.. این را هم بخوانید. به امتحانش می ارزد..
فرد s نام... من همچنان منتظرم :)
Insomnium - in the halls of awaiting
در تالار های انتظار
Evening full of grandeur, skies tinged with red
غروب سرشار از عظمت، آسمان ها آغشته به قرمزند
Mountains crowned with crimson, treetops with scarlet blaze
کوه ها تاجی سرخ بر سر دارندو بر فراز درختان شعله هاییست سرخ فام
(توضیح! :اولی قرمز عادی دومی سیر سومی روشنه :/ lol )
As the dusk is falling, night settles in
با سقوط تاریک و روشن غروب، شب وارد میشود
Stars slowly come out, moon glides skywards
ستارگان به آرامی بیرون آمده و ماه در سرتاسر آسمان می لغزد
...Still cheerless is in my soul, my heart filled with cares...
... هنوز درون روح من افسرده و قلبم سرشار از اندوه است..
Longing for the misty shores, weather-beaten strands so poor
در پی سواحل مه زده، فقیرانه به خود می پیچد
Where the weeping sky archs over water calm
جایی که آسمانِ گریان روی سکوت آب خم می شود
Pining for primeval woods, murky shade of leafy roof
و سایه های تاریک سقفی از جنس برگ، در بیشه های کهن به دام می افتند
Where the silent trees arch over our path
جایی که درختانِ خاموش و بی صدا روی جادهمان خم می شوند
Do you walk in mourning, still wear the grief
آیا تو در ماتم راه می روی .. همچنان لباسی از غم بر تن داری..
Raiment of sorrow, remembrance of me
جامه ای از اندوه .. یادگاری از من ..؟
Through the years of bleakness, winters of bitter cold
در سال های نومیدی، زمستان های سرمای تلخ
Will you not forget me, forsake my soul
آیا تو مرا فراموش و روحم را رها نمی کنی؟
...Low-spirited is my song, downhearted my tune...
نوای من بی روح و صدایم شکسته است ...
Beyond enchanted sea, wistful is my sleep
خواب من، ورای دریای محسور، در انتظار است
Darkness by my side, through the dreary night
در شب دلتنگی، تاریکی کنارم است
Will you follow me, through eternity
آیا تو در ابدیت دنبالم می آیی..
To another world, to the quiet halls
سوی جهانی دیگر.. سوی تالار های بی صدا ..؟
I've lost my way in the dark, strayed apart from my love
من در تاریکی راهم را گم کرده و از عشقم دور گشته ام
I've faced the demons of might, passed away into shades
من با بدی ها روبرو شده و درون سایه ها فرو رفته ام
Long are lonely years, slowly pass these days
سال های تنهایی دراز است و این روز ها به کندی می گذرند
In undying land, in the divine ligh
در سرزمین بی مرگی .. در نور الهی
Where I wait... in the dark
جایی که من انتظار می کشم... در تاریکی
The black of the night turns to dusk of the dawn
سیاهی شب به گرگ و میش سپیده دم بدل می شود..
Through the mist now shines the fairest light of all
حال درون مه، لطیف ترین نور ها می درخشد
The caress I've waited for eternity
نوازشی که من برای ابدیت انتظار کشیده ام
Into the shades, together we fade
باهم درون سایه ها محو می.شویم ...
:'(
این شعر پر از زیباییه ....
:'(
چیزی نمیگم...
نظرات شما عزیزان:
فکر میکردم و میکنم اون چیزی که میخواستی و منتظرش بودی آدرس وبلاگ بود که تو اون کامنت هست، چیزی رو هم نفی نکردم! اگه این نبوده هم جان من صریحا بگو که چی بوده!
من همچنان معتقدم که تو دقت نکردی، و به نظرم اگه حق با من بود بابت دو روز سر کار بودن یه عذرخواهی به من بدهکاری :دی
اگه منتظر همون چیزی باشی که من فکر میکنم به همون کامنتی که گفتم(شنبه 15ام) پیوست شده(وقتی من میبینمش تو که ادمینی هم قطعا میبینی دیگه،نه؟!)، اگه هم منتظر چیز دیگه ای هستی من خیلی پرتم و باید راهنمایی کنی
پاسخ: بازم تکرار کنم حرفمو؟ واقعا بکنم!؟ باشه میکنم. . منتظر چیزی که باید باشم هستم حالا هر چی هم که گفته باشی .. کامنت تو نفی کننده منتظر بودن من نیس :)
تو دقیق بگو من باید یه چی دقت میکردم و اینکه منتظر چی بودی؟ منم خواهم گفت.
پاسخ: نه خوب مگه درباره چنتا چیز میشه حرف زد. دی.. لمن اینی که گفتم دقت نمیکنی نسبت به این جمله ام بود که گفتم منتظر چیزی که باید باشم. حالا هر چی هم که گفته باشی .. نه که دقت نکرده باشم بهش. بلکه حرف تو نفی کننده منتظر بودن من نیس :)
دقت :|
پاسخ: دیدی تو دقت نمیکنی به حرفام...!!
راستی اگه دقت کردی پس دیگه منتظر چی بودی؟
پاسخ: منتظر چیزی که باید باشم :) . حالا هرچی هم که گفته باشی ..
چطور نکنم؟
پ.ن.الان اتفاقی جواب کامنت طمع به قند... رو دیدم. یجوری خیلی خوب بود.
پاسخ: خوبه که میگی خوب بوده .. خیلی